سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزار پاسخ

بررسی ویژگی های حکومت های دیکتاتوری

بسم الله الرحمن الرحیم  

یکی از مهمترین شعارهای جریان فتنه سبز مرگ بر دیکتاتور است که محوری ترین حمله وتهاجم آنها را مشخص می سازد و آن حمله به ولایت فقیه است زیرا این ولایت و رهبری اسلامی است که با دفاع همه جانبه و روشنگری از کیان اسلام وانقلاب دفاع کرده است .             

 

ما بر آنیم تا با بررسی ویژگی های حکومت های دیکتاتوری این شعار را به چالش بکشیم و توخالی بودن و غیر علمی وبی اساس بودن شعار را اثبات کنیم . برخی از ویژگی های این حکومت ها عبارت اند از:

 

اتوکراسی – اتوکرات (AUTOCRATIE-AUTOCRATE)

 

اتوکراسی در زبان فرانسه به معنی حکومت یا سلطنت فردی و استبدادی است و «اتوکرات» به معنی سلطان یا زمامدار بی قید و بند است .

تفاوت حکومت اتوکراسی با حکومت­های «اوتوریتاریان» این است که حکومت­های اوتوریتاریان معمولاً به رژیم­های استبدادی که یک گروه سیاسی یا نظامی در راس آن قرار دارند اطلاق می شود، ولی مراد از اتوکراسی حکومت فردی است که یک فرد به عنوان رهبر یا پیشوا یا رئیس جمهور و یا پادشاه در راس آن قرار گرفته و با قدرت و اختیارات نامحدود و بدون این که از طرف یک مجمع انتخابی یا شورا کنترل شود، مقدرات یک کشور را بر اساس رای و نظر شخصی خود رقم می زند.

انواع سلطنت های مطلقه و موروثی، یا حکومت های دیکتاتوری فردی که از طریق کودتای نظامی استقرار می یابند از نوع حکومت های اتوکرات به شمار می آیند. بعضی ازپادشاهان بی قید و بند یا دیکتاتورهای نظامی ممکن است، برای حفظ ظاهر، یک پارلمان فرمایشی یا شورای مشورتی هم تشکیل بدهند، ولی این پارلمان ها یا شوراها از خود اختیاری ندارند مگر آن که نظر و تصمیم قبلی سلطان یا رئیس جمهور و پیشوای بی قید و بند خود را تایید نمایند وبه هیچ وجه نمی توانند تغییراتی در ماهیت حکومت اتوکراسی به وجود آورند.

 

 

تئوکراسی   (Theocracy)

 

 به معنای حکومت الهی یا حکومت مذهبی است که در آن قدرت مطلق سیاسی، در دست مرجع عالی روحانی (خلیفه، پاپ) است و در آن اساس نظری حکومت، بر آن است که حکومت از جانب خداست و مرجع روحانی که فرمانروای سیاسی نیز هست و دستگاه اداری و قضایی او «فرمان­های خداوند» را که از راه وحی رسیده است، تفسیر و اجرا می­کند. که دربسیاری از موارد از نام خداوند سوء استفاده کردند و یک نوع دیکتاتوری را به وجود آوردند.

    حکومت­های از نوع خلافت اموی و عباسی و عثمانی و هم­چنین حکومت پاپ­ها در اروپای قرون وسطی نیز مدعی این گونه حکومت­ها بوده­اند.

حکومت اخیر تبت قبل از هجوم چین کمونیست و اشغال نظامی لهاسا. هرقدر که بتاریخ قدیم توجه شود این گونه فرمانروایی ها بیشتر مشاهده می گردد: دولتهای شرقی حکومتشان از جانب خدا است . آنها اراده خدایان را مجری میدارند، تاریخ سومر و اکد و بابل و مصر و آشور این اصل را بخوبی ثابت می کند. حکومت در یونان کمابیش دموکراسی است یعنی حکومت ، حکومت مردم است ، ولی در مشرق قدیم تئوکراسی است و حکومت ، حکومت اشخاصی است که از طرف خدا مامورند. (از ایران باستان ج 3 ص 2472).

 

بین «تئوکراسی» (Theocracy) قرون وسطایی - که به غلط حکومت کلیسا نامیده میشود - با حکومت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، تفاوت‏های عمده وجود دارد. برای روشن شدن این مطلب، توجه به نکات زیر ضرورت دارد: یکم. اساساً در تفکر رایج کلیسایی، حکومت و سیاست از دین جدا است؛ زیرا: الف. مسیحیت، فاقد شریعت و دستور العملی جامع و منسجم، درباره حیات سیاسی و اجتماعی بشر است و تعالیم مسیحیت درباره مناسبات اجتماعی، از حد چند دستور العمل اخلاقی تجاوز نمیکند. ب. پاره‏ای از تعالیم انجیل در طول تاریخ، اندیشه جدایی دین از سیاست را در جهان مسیحیت تبلیغ کرده است. در انجیل آمده است که حضرت عیسی به «پیلاطس» فرمود: «پادشاهی من از این جهان نیست ... ». انجیل یوحنا، باب 19، آیه 36. و نیز به «هیرودسیان» میگوید: «مال قیصر را به قیصر دهید و مال خدا را به خدا». انجیل لوقا، باب 20، آیه 25. از همین رو میتوان گفت بذر اندیشه سکولاریستی و تفکیک دین و دنیا، در اندیشه رایج مسیحی نهفته است. البته مقصود از مسیحیت، آیین امروز مسیحی است؛ نه تعالیم حقیقی عیسای پیامبر(ص).

 

اریستو کراسی 

 

این واژه به معنای اشرافیت است و معمولاً آن قشر و دسته‌ای را نشان می‌دهد که دارای امتیازات فراوان هستند. از ثروت و نفوذ برخوردارند، صاحب مقامات عالیه هستند و چه بسا که به اصل و نسب خود نیز برای حفظ این امتیازات می‌بالند. در اصل واژه آریستوکراسی، آن قشر بالایی در پایان جامعه کمون اولیه را معین می‌کرد که صاحب درآمد و ثروت شده یا از اعقاب سران قبیله و فرماندهان و سایر صاحبان نفوذ بودند. لذا آریستوکراسی یا اشرافیت در دوران جوامع دودمانی ـ پدر شاهی پدید می‌شود. در جامعه برده داری واژه آریستوکراسی مخصوص ثروتمندترین خانواده‌های برده دار و صاحب اراضی وسیع بود. در جامعه فئودالی آریستوکرات به اشراف صاحب زمین‌های فراوان و درباریان متنفذ، اعیان و صاحبان مقامات عالی در دستگاه دولتی می‌گفتند که همه این امتیازات نیز ارثی بود. نخستین انقلابات بورژوازی منجمله علیه آریستوکراسی متوجه بود که در بعضی کشورها دست آن‌ها را از قدرت سیاسی کوتاه کرده و در بسیاری دیگر و طبقه استثمارگر بورژوازی و فئودال‌های آریستوکرات به توافق و تفاهم رسیدند و در حکومت شریک شدند. در جریان تکامل جامعه سرمایه داری بسیاری از آریستوکرات‌ها خود را با شرایط جدید تطبیق داده و همه به سرمایه داران بزرگ مبدل شدند. اینک در مباحث اجتماعی لفظ آریستوکرات به معنای عام قشر فوقانی صاحب امتیاز و دارای نفوذ از یک طبقه یا گروه‌های اجتماعی که از حقوق و امکانات ویژه برخورداند به کار می‌رود.عبارت «آریستوکراسی کارگری» اصطلاحاً درباره آن قشری از کارگران در کشورهای سرمایه داری به کار می‌رود که از سودهای بسیار کلان انحصاری سهمی می‌برند و از توده کارگران جدا هستند و محصول نفوذ ایدئولوژیک و سیاسی سرمایه داری در بین پرولتاریا می‌باشند.

 

 

فاشیسم

 

 

فاشیسم یک نظریه سیاسی و نوعی نظام حکومتی خودکامه‌است که نخست بین سال‌های ???? تا ???? در ایتالیا و به وسیله موسولینی رهبری شد [?] [?].

 

فاشیسم و نازیسم اشکال مختلف دیکتاتوری سرمایه مالی است، بر ضد سایر بخش‌های سرمایه داری و دیگر بخش‌های جامعه نظیر کارگران که در شرایط بحران حاد (اقتصادی) برای حفظ حکومت از به قدرت رسیدن کارگران در جامعه حاکم می‌شود.

 

این واژه بعدها در مفهوم گسترده‌تری به کار رفت و به دیگر رژیم‌های دست راستی که دارای ویژگی‌های مشابهی بودند، اطلاق شد.

 

فاشیسم، از لحاظ نظری محصول توسعة نظری نژادباوری و امپریالیسم اروپایی بود، و از نظر اجتماعی محصول بحرانهای اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ جهانی اول. ولی با شکست کلی آن در جنگ جهانی دوم، از اعتبار افتاد. پس از جنگ، برخی حزبهای نوفاشیست در اروپا پدید آمدند (از جمله حزب نوفاشیست ایتالیا) ولی توفیقی چندان بدست نیاوردند. در قاره‌های دیگر نیز رژیم‌هایی با ایدئولوژی فاشیستی پدید آمدند، مانند پرونیسم در آرژانتین به رهبری خوان پرون (????-????) که در ????-???? دیکتاتور آرژانتین بود. اما پرونیسم آرژانتین با فاشیسم ایتالیا تفاوتهای مهمی داشت، از جمله اینکه سیاست خارجی تجاوزگرانه نداشت و در داخل نیز به بهزیستی طبقةکارگر توجه خاص داشت.

 

 

دیکتاتور      Dictateur

 

دیکتاتور یا خودکامه، در معنی امروزی، معنی مبهمی دارد، این واژه اشاره‌ای منفی به حکومت مطلقه یا حکومت استبدادی، و یا تنها فرمانروایی مطلق در یک کشور می‌باشد، و رهبر آن حکومتی دیکتاتوری دارد.

 

این واژه در بسیاری از مواقع با بی رحمی و ستم همراه می‌شود.

 

واژه دیکتاتورDictateur از زبان فرانسه به فارسی راه یافته‌است.

 

دیکتاتور به معنی: خودکامه. خودرای. مستبد. مطلقالعنان. اصلاً عنوان هریک از قضاتی که در روم قدیم در مواقع خطیر و بحرانی برای اداره امور کشور از طرف کنسول‌ها برای مدت شش ماه با اختیارات فوقالعاده انتخاب می‌شدند. دیکتاتور معاونی با عنوان ماگیستر اکویتوم انتخاب می‌کرد. انتخاب دیکتاتور از ??? ق.م. معمول شد و در اواخر قرن ? ق.م. منسوخ شد.

 

دیکتاتوریهای معاصر اغلب یا بعنوان رهبر یک حزب یا به کمک پیروان خود از طریق شورش یا کودتا حکومت را بدست می‌گیرند و یا از طریق قانون اساسی بر سر کار می‌آیند و بتدریج حکومت دیکتاتوری بوجود می‌آورند. دیکتاتورها نوعاً به اتکاء یک حزب رسمی و کمک پلیس مخفی و تبلیغات شدید بحکومت ادامه می‌دهند. (دائرة المعارف فارسی).